کودکان، رسانهها و فرهنگ
|
|
|
|
|
|
|
 |
|
نويسنده : |
مایر مسنجر دیویس |
|
|
|
ناشر : |
مرکز پژوهش و سنجش افکار صداوسیما |
مترجم : |
ناصر اسدی |
|
قيمت : |
200000 |
سال انتشار : |
1394 |
|
نوبت چاپ : |
اول |
تعداد صفحه : |
325 |
|
مرکز توزيع : |
|
|
|
|
موجود در منبع : |
|
|
|
ISBN : |
978-964-7378-46-8 |
|
|
|
|
کليد واژه : |
رسانه های گروهی و کودکان - تکنولوژی و کودکان - رسانه های گروهی و جوانان |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
مقدمه : |
|
|
مقدمه مترجم
کودکان، بيگمان سرمایههای آینده هر جامعهای هستند. اهمیت جایگاه آنان را از ديرباز ميتوان در آثار به جا مانده از دورههاي کهن تا سدههای معاصر، طي بررسي سفالینههای باستان تا پندهای شفاهی و مکتوب، مشاهده کرد. براي نمونه ميتوان به آثار قابل بررسي بر جاي مانده از هزاره پنجم پيش از ميلاد و دوره عيلاميان يعني هزاره دوم پيش از ميلاد اشاره کرد که در زير، تصاويري از آن را ميبينيد. اين تصاوير، نمونههايي از اهميت جايگاه و تربيت کودکان در گذشته است. همچنین، آوازها و چکامههایی که براي آنان و از سوي آنان خوانده ميشده، از اين دست است.
کودک در آغوش مادر، اسباببازی و مشق شب؛ متعلق به چهار تا سه هزار
سال پیش (عیلامیان)
موضوع کودک نزد شخصيتهاي نامي تاريخ نيز به گونههايي متفاوت بيان شده است. براي نمونه اهمیت تربیت کودکان از دید مورخان باستانی چون گزنفون که میگوید: "ایرانیان به فرزندان خود تقوی و فضیلت میآموزند، همان گونه که دیگران خواندن و نوشتن میآموزند"، تا بزرگان دینی و فرهنگی در دورههای بعد، همواره تأکیدی بر جایگاه آنان بوده است. اما کودکان، که هم فرهنگساز و هم ساخته فرهنگ جامعه خود هستند، خارج از بسترهای ارتباطی و رسانهای (به اشکال گوناگون) نمیتوانستهاند نقش خود را ایفا کنند. حضورشان در فرایند ارتباطات میانفردی از دیرباز و با توجه به آثار بر جاي مانده از آنان ثابت شده است، اما بیگمان نمیتوان بهراحتی نشانی از آنان در فرایند ارتباطات جمعی یافت. کودکان همواره به عنوان کسانی دیده شدهاند که نیازمند تربیت بوده و موضعی انفعالی داشتهاند. شاید در دورههای گذشته هرگز به آنان به عنوان افرادی با حقوق مشخص و عاملی تأثیرگذار در جامعه نگاه نشده است. اما امروزه به واسطه جنبشهای اجتماعی معطوف به حقوق کودکان و زنان، حضور و نقش پررنگتر آنان را در حوزههای گوناگون فرهنگی و اجتماعی میتوان دید.
آنچه در این نوشتار مورد بررسی است، رابطه کودکان، فرهنگ، و رسانههاست و از همين رو، حوزه گستردهای از مباحث را دربرمیگیرد. برای پژوهش در چنین موضوعی پیش از هر چیز باید تعریف رسمی، اجتماعی، و تاریخی از کودکان را در هر زمان بررسی کرد. این نیاز از آنجا ناشی میشود که کودک و دوره کودکی به اقتضای زمان و مکان، تعریفهای گوناگوني دارد. اما سوای هر چیز، کودکان، امید و سرمایه اصلی هر کشورند. آینده هر ملت بر بنیان تربیت و پرورش آنان استوار است. بنابراین، نگرش جامعه (بویژه بزرگسالان) نسبت به کودک و جایگاه او، و چگونگی پرورش و معرفی وی، حقوق و وظایفش، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
کودکان برخلاف بزرگسالان به اقتضای سن کم خود، به فطرت انسانی نزدیکترند، و بنابراین، در هر جای دنیا با فرصتها و تهدیدهای به نسبت مشابهی درگیرند. از این روست که بررسی جایگاه کودک و کودکی، یک حوزه مطالعاتی است که میتوان نتایج آن را به هر جامعه و هر دوره از تاريخ بشري تعمیم داد. بنابراین، هنگامی که از تصمیمگیریهای راهبردی در زمینه حفظ و حراست از جایگاه پاک کودکی بحث میشود، در واقع به موضوعی جهانی اشاره شده است، و در نتیجه میتوان نتایجی فرامنطقهای برای آن تصور کرد؛ بویژه در دوره کنونی که ارتباطات فرامرزی کنش و واکنشهای جهانی را به یکدیگر نزدیک کرده است. در گذشته، فقر و خشونت که دو عامل اصلی زیانبار براي کودکان بود، در هر منطقهای برای همان منطقه امکان بروز داشت، اما امروزه در همان لحظهای که یک کودک در میان جنگ بزرگسالان تلف میشود، همه کودکان جهان ممکن است نظارهگر این جنایت باشند و به نوعي از آن تأثير بپذيرند.
اگرچه تهدیدهای متوجه کودکان در گذشته، که بیشتر از نوع خشونت آشکار بود، از مشکلات مهم و آسیبهای جدی پیش روی آنان به شمار ميرفت، اما باید این واقعیت تلخ را هم پذیرفت که امروزه نه تنها تهدیدهای مذکور کمتر نشده، چه بسا خطرناکتر نیز شده است، زیرا امروز، در هر جا که باشیم زیر امواج سيل آساي رسانههایی قرار داريم که هر لحظه تهدید کاریتر و گستردهتری را، پنهان از دیدگان و احساس کودک، هشدار میدهند.
کودکان، به یمن توسعه فناوریهای ارتباطی، هماکنون جایگاه خود را در میان عامه مردم یافتهاند و بیترديد در عرصه ارتباطات، چه سنتی و چه نوین، از یک سو مستعدترین و از سوی دیگر آسیبپذیرترین افراد جامعهاند؛ از این رو نیازمند مداخله بزرگسالانند. آنان از سویی به عنوان سرمایههای اصلی هر کشور در رسانهها بازنمایی میشوند و از سوی دیگر، به عنوان ابزاری برای رسیدن به مقاصد سیاسی و اقتصادی برخی افراد و گروههای سودجو به کار میروند. بسیاری از تهدیدهای متوجه کودکان، برآمده از آگهیهای بازرگانی است. به اين منظور، برنامهریزان تبلیغاتی، به واسطه رسانههای گوناگون، به کالاگونهسازی کودک میاندیشند. آنان کودکان را تنها مشتریانی برای تولیدات خود میبینند.
امروزه به منظور حفظ حقوق کودک در سراسر جهان، معاهدات و میثاقهایی در قالب منشورهای بینالمللی منتشر شده است که برای نمونه میتوان به بندهای 12، 17، و 13 منشور جهانی کودک اشاره کرد که به آنان حق ابراز عقیده داده و برای رسانهها و نقش آنها در انتقال اطلاعات و دریافت آن از سوی کودکان مخاطب، اهمیت ویژهای قائل است.
از جمله مسائل مهم در این زمینه، تقویت سواد رسانهای است، تا در سایه آن کودکان بتوانند عناصر مخرب را از محتوای رسانهها پالایش کنند و در فرایند هویتیابی و اجتماعپذیری خود، به گونهای بهنجار از رسانهها بهرهمند شوند. در همین زمينه، تولیدات چشمگیر آمریکای شمالی قابل بررسی است که حدود 60 درصد از صادرات برنامههای تلویزیونی در سراسر جهان را بر عهده دارد. افزون بر آن، به مطالب منتشر شده در تار جهانگستر میتوان اشاره کرد که با تعاملی بودن خود، فرصتها و تهدیدهای بیشتری در اختیار کاربران، از جمله کودکان و نوجوانان میگذارد.
بنابراین، پرسشی که بیشترین نگرانیها را در خصوص کودکان و نوجوانان بازمينماياند، اين است که رسانهها چگونه و چه چیزی را براي مصرفکنندگان کودک ارائه میکنند؟ و چگونه میتوان آنان را در برابر این رسانهها مایهکوبی کرد؟
موضوعي که همواره مورد توجه اصحاب رسانه بوده اين است که مخاطب در برابر رسانهها چه میکند؟ در واقع، هميشه به بررسی مقدار و چندوچون استفاده کودکان از مطالب رسانهای توجه شده است، اما این موضوع که کودکان در رسانهها چگونه بازنمایی میشوند؟ کمتر در دستور کار قرار گرفته است. آیا نحوه بازنمایی کودکان در رسانهها در چارچوب موازین حقوقی و اخلاقی است یا خیر؟ "تصویرسازی از کودک برای چیست؟ چه کسی برای دیدن آن دعوت شده است؟ چه چیزی از آن ساخته شده است؟"
آنچه امروز در دستور کار است "تشویق به یادگیری هرجایی و هرزمانی"، "دستیابی کودکان به خدمات مورد نیاز" و "شخصی کردن یادگیری" است.
نویسنده در این نوشتار با بررسی جایگاه کودک در همه ابعاد فرهنگی و رسانهای و با بررسی انتقادی از پژوهشهای انجام گرفته در زمینه کودک و کودکی، به واکاوی و تشریح جایگاه آنان در جامعه میپردازد. همچنین، با بررسی تهدیدها و فرصتهای پدیدار شده به واسطه ظهور فناوریهای نوین رسانهای، در پی برجسته کردن جایگاه کودک و آینده او در فرایند ارتباطات موجود است. تبدیل تهدیدهای بالقوه به فرصتهای آموزشی و پرورشی در چارچوب سیاستگذاریهای کلان اجتماعی موضوع مورد توجه نویسنده است.
در پایان این اثر ناچیز را به همسرم تقدیم میکنم به پاس شکیباییاش.
ناصر اسدی
تابستان 1393
|
فهرست : |
|
|
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پيشگفتار 13
مقدمه مترجم 15
درباره نویسنده 21
پیشگفتار ویراستار 23
تعریف اصطلاحات 27
ساختار کتاب 28
بخش یک: نگاهی به دوره کودکی 33
فصل یک: تعریف کودکان، رسانهها و فرهنگ 35
جهان خطرناک 39
به چه کسی کودک گفته میشود؟ 40
1. کودکان و خاستگاه آنان 41
2. اثرات ژنتیک 41
3. تجربههای پیش و پس از تولد 41
4. اندازه 42
5. رشد 42
6. جنسیت و تمایزات جنسیتی 43
7. بلوغ 43
8. شناخت 44
9. زبان 44
10. وابستگی 45
11. بلوغ جنسی 45
سن تقویمی در برابر سن بلوغ 46
رسانهها چه هستند؟ 48
فرهنگ چیست؟ 49
فصل دو: پیشینه کودکی و رسانهها 51
حقوق کودکان 52
پدیده تاریخی کودکی 53
ساختار فرهنگی کودکی: فیلیپ اریس 54
سده 19: جنبش مطالعه کودک 65
نتیجه: مطالعه "کودکان" 69
مطالعات بیشتر 69
فصل سه: علم کودکی 71
تغذیه و محبت 73
مشارکتهای فرهنگی 73
تعریف علمی کودکی 74
فطرت و محیط 77
نظریههای توسعه اجتماعی و آموزشی 79
تعیین معیارها: جنبش مطالعه کودک 81
سه نظریه مهم درباره رشد کودک 86
سالهای آغازین زندگی 92
اهمیت زبان 94
نتیجه: زبان و اساس رمزهای رسانهها 97
مطالعات بیشتر 99
فصل چهار: سیاستهای رسانهای و کودکان 101
دیدگاه جهانی 102
"کودکی زهرآگین" 105
نشست جهانی کودکان و رسانهها 108
کالاگونهسازی و رشد کودک مصرفکننده 113
نجات تلویزیون کودکان 117
سواد رسانه؛ مهم، همچون علوم و ریاضیات 120
آموزش رسانه 124
نتیجه: کودکان، رسانهها و سیاستهای عمومی 128
مطالعات بیشتر 129
فصل پنج: کودکان و کودکی در مطالعات رسانهای 131
که، کی، چه، چقدر، و به جای چه چیز مصرف میکند؟ 133
سندی معروف و افسانهای برای بیان تأثیرات: آزمون عروسک بوبو 143
اثرات تبلیغات 149
یادگیری اجتماعی و کلیشهسازی 153
اثرات شناختی 155
مسائل مربوط به ذائقه و رضایتمندی 160
نتیجه 162
مطالعات بیشتر 164
بخش دو: کودکان در رسانهها، رسانههای کودکان 165
فصل شش: دوران طلایی: بازنمایی تصویری از کودکی 167
کودکان و "عصر طلایی": توقف زمان 168
مفاهیم پنهان ایدئولوژیک 171
عکسهای شخصی 172
کودکان در نقاشیها و عکسها 174
کودکان در فیلم 184
نتیجه: واقعیت و بازنمایی 188
مطالعات بیشتر 192
فصل هفت: فرهنگ غیررسمی کودکان: بازیها، عرف و عادات، قصهها 193
دیرینهشناسی فرهنگ کودکان 193
"مردم در زمین بازی"؛ آیونا و پیتر اوپی 196
سنتهای شفاهی در داستانسرایی؛ حکایتهای محلی و قصههای جن و پری 200
گردآورندگان فرهنگ بومی؛ برادران گریم 203
رهیافتهای ساختارگرایان؛ ولادیمیر پراپ 207
رهیافتهای روانشناختی؛ برونو بتلهایم 211
بهروزرسانی و تنظیم قصههای جنوپری؛ از چین سده 9 تا دیسنی سده 20 215
نتیجه: میدان دادن به روایتهای متنوع 221
مطالعات بیشتر 222
فصل هشت: ادبیات کودکان؛ نوشتاری و نمایشی 223
"عصر طلایی" ادبیات کودکان 226
کتاب کودکان چیست؟ 229
بهروز کردن و تنظیم ادبیات نوشتاری کودکان برای نمایش 235
میراث ماندگار "عصر طلایی"؛ باغ رازآمیز 236
بهروز کردن و تنظیم داستان؛ هری پاتر 239
بزرگ شدن در کنار فیلم 242
نتیجه: چه چیز و به چه شکل ماندگار خواهد شد؟ 244
مطالعات بیشتر 246
فصل نه: تلویزیون کودکان 247
تلویزیون در عصر فراوانی؛ دسترسی جهانی 248
محصول تلویزیونی کودکان 252
"قناری در معدن زغالسنگ": بررسی موردی بریتانیا 254
گونههای ویژه کودکان 257
نتیجه: تولید و برنامهریزی برای فضاهای پخش 282
مطالعات بیشتر 283
فصل ده: دیجیتال ـ رسانههای نوین 285
تبدیل کودک به مصرفکننده رسانههای نوین 287
زمینه تاریخی و اجتماعی رسانههای نوین 289
رسانههای نوین؛ آنها چه هستند، و کودکان چطور از آنها استفاده میکنند؟ 294
بازیها 299
عوامل اصلی نگرانی: برخی از خطرات مشترک بین کاربران 308
مسائل مربوط به کودکان خردسال؛ سیبیبیز 310
مطالعات بیشتر 314
فصل یازده: چند نتیجه 315
کودکان، رسانهها و فرهنگ 316
پینوشتها 319
|
فصل اول : |
|
|
فصل یک
تعریف کودکان، رسانهها و فرهنگ
«مسئله کودکان خیابانی و کار، چهره خود را در فقر، محرومیت، نابرابری و بیعدالتی اجتماعی آشکار میکند. با این حال کودکان و جواناناند که خاستگاه اصلی پیشرفت و نوآوری را تشکیل میدهند. ابتکار، آرمانگرایی و تواناییهای آنان، انگیزه نوآوریهای آینده هر ملت است.» (رحمان، 2001: 265)
دیدگاههای رحمان در کتابی با عنوان جوانان، شهروندی و توانمندسازی ، دو گفتمان فراگیر رسانهای را درباره کودکان و جوانان بیان میکند: بر اساس گفتمان نخست، این قشر از جامعه یک مشکل به حساب میآیند، بویژه اگر فقیر و استثمار شده باشند و در محیطی نامساعد زندگی کنند؛ چه در کشورهای در حال رشد جنوب آفریقا، آسیا و بخشهایی از آمریکای لاتین باشند و چه در کشورهای ثروتمند و مرفه پیشرفته شمال (اروپا و ایالات متحده) یا در جوامع موفق جنوب و شرق دور همچون استرالیا، زلاندنو، و ژاپن. گفتمان دیگر (که شاید همان گروه از کودکان محرومی را که رحمان اشاره کرده است، دربرگیرد) این است که باید کودکان را به عنوان سرچشمه امیدواری و پیشرفت نگریست که ابتکار، نوآوری، و آرمانگرایی آنان اساس هر جامعهای را پی میریزد.
در بحثهای علمی و روزنامهنگاری درباره رابطه بین کودکان و رسانهها، هم دیدگاههای مثبت و هم دیدگاههای منفی به روشنی به چشم میخورد. یک رشته از بحثها به لحاظ فرهنگی بدبینانه استـ در اینجا همواره کودکان در مسیر بدی دیده میشوند؛ حتی اگر از شرایط نامساعد به کلی دور باشند، باز همچنان فرهنگ ما رو به زوال است و کودکان نیز به انحراف و فساد میگرایند. گفتمان دیگر اغلب تجلیل کننده است و در قالب دیدگاههای سودجویانه و بازاری تعریف نمیشود ـ به عبارتی جهان فناورانه پیچیده، روشن، و درخشان برای "کودکان" است. این جهان با ویژگیهایی چون باحال و بامزه شناخته میشود (جهان دلخواه کودکان که در تارنگارها یافت میشود). این جهان انواعی از رسانهها، به عبارتی فیلمهای تبلیغاتی را از طریق کانالهای تجاری کودکان، مانند نیکلودون در اختیار مخاطبان مینهد که پر از برنامههای ویژه کودکان... کارتونهای تبهکارانه... نمایشهای زنده جذاب... و نمایشهای خیالی خندهدار است (اشاره شده در باکینگهام؛ 2002، 3). این جهان شگفتانگیز، محیط فرهنگیای را فراهم میسازد که پیشتر از سوی رسانههای ویژه کودکان، مانند بیبیسی، میسر شده بود. این جهان شگفتانگیز باید از معیارهای خدمات عمومی اطلاعاتی، آموزشی، و سرگرمی پیروی کند و در خدمت همه گروههای سنی و طبقاتي جامعه باشد.
این رهیافت با ارزش، بهشتی از "گزینشگری" را برای مصرفکننده جدید به ارمغان آورده است که از سوی کانالهای تجاری اشتراکپذیر (که بیشتر در مالکیت شرکتهای مختلط آمریکایی است)، فراهم شده است. نیکلودون با تعدادی از شعبههای جهانی خود (شامل چند شعبه جدید چینی) زیر مالکیت یک شرکت رسانهای جهانی است: نمونه مورد بررسي در اینجا ویاکام ، که مالک پارامونت پیکچرز و تلویزیونهای کابلی نیز هست .
تولیدات عامهپسند بیبیسی رشته سومی از گفتمان را مطرح کرده است، به این ترتیب که: کودکان لزوماً به عنوان یک مشکل تلقي نميشوند، فعالیتهای فرهنگی باید در خدمت آنان باشد تا از ایشان حمایت جدی شود؛ خدمات تولیدي (به بیان زو بال ) که در همان موضوع مورد بحث باکینگهام (2002)، "افراد باتجربه و مستعد"، به آن اشاره شد. این گفتمانِ مربوط به خدمات عمومی که گاهی با عنوان گفتمان پدرسالارانه از آن ياد میشود، بیانگر موقعیتی است که در آن رسانههای امروزی چون تلویزیون را بهعنوان فرصتهای نهفته برای "پیشرفت"، و نه انحراف و فساد، میپذیرد ـ البته تعريف پیشرفت گاهی ممکن است دقیقتر و ظریفتر از آن چيزي باشد که طبقه متوسط جامعه به عنوان سازمانهای عمومی خدمات پخشی معرفی میکنند.
این کتاب میکوشد تا ضمن در پيش گرفتن روندی مابین این گفتمانها، برای نخستین بار گفتمانهایی را درباره موضوع کودکان و فرهنگ آغاز کند که تا به حال کمتر مطرح بودهاند. خاستگاه این کتاب به رشتهای از برنامههای آموزشی باز ميگردد که در قالب چند پایه آموزش دادهام؛ این برنامههای آموزشی، هم در ایالات متحده و هم در بخشهای گوناگونی از بریتانیا با عنوان "فرهنگ کودکی" خوانده میشود.
با گسترشی که این رشته طی سالها داشته، روشن است که بحث درباره سنت پژوهش روی موضوع کودکان و رسانههای الکترونیک (مهمتر از همه تلویزیون) که محور "تأثیرات رسانه"ای در زمینه مطالعات رسانههاست، به راستی آغازی برای پوشش همه موضوعاتی نبوده است که دانشجویان میخواهند در زمینه کودکان و دوره کودکی بیاموزند. این رشته آنچه را من میخواهم بگویم نیز پوشش نمیدهد.
جوانان در دوره تحصیلات دانشگاهی، از دوره کودکی خود فاصله چندانی نگرفتهاند. خاطرات، کتابها، بازیها، جوکها، خلبازیها، روابط خانوادگی و دوستان نیز مانند برنامههای تلویزیونی، فیلمها و موسیقیهای عامهپسند، به عنوان زمینهای لازم برای بحثهای علمی درباره کودکان و رسانهها، برای دانشجویان من مهم بود. روشن است که دوران کودکی در کشورها و فرهنگهای گوناگون، با یکدیگر تفاوت دارد. دانشآموختگان آفریقایی میخواستند از روشهای پژوهشیای پیروی کنند که در آن کودکان فقیر و استثمار شده مورد بحث رحمان، در رسانههای کشور خودشان، آنچنان که شکایت کرده بودند، به گونهای نادرست گزارش شده بود. دانشجویان ایرلندی و ولزی، برخلاف سنت رایج در ایالات متحده، تمایل داشتند بر هویت فرهنگی و سنتهای دوران کودکی خاص خود تمرکز کنند. دانشجویان خاورمیانه به تأثیر شیوههای زندگی مصرفی غربی بر گرایشهای جوانان به سنتهای اجتماعی و دینی علاقهمند شدند.
|
|
|